ادم اصولا فکر میکند با بقیه فرق دارد،اصولا هم اشتباه میکند.بعد ازدواج وقتی بهم گفت : ( تو هم مثل بقیه، ایرادی ندارد ) به خودم لرزیدم. خیلی خودمانی گفت: ( به عنوان یک پدر پیر این توصیه ها را از من داشته باش، به همه گفتم ، ولی هیچ وقت اثر نداشته. از (اینکه شخص شیطان به ضعفش اعتراف کرده بود تنم لرزید
. قهقه ای سر داد ، فهمیدم در اشتباهم
درصد ریسک هیچ ازدواجی مثل ازدواج عشقی بالا نیست . چون سود در این نوع ازدواج نسیه است . ولی ازدواجی که بر پایه پول وظاهر بنا شده سودش از پیش مشخص است . دقیقا به همین دلیل دراین نوع ازدواج هیچ تاخیری جایز نیست ولی ازدواج عشقی هرچه دیرتر بهتر
خیانت نکردن در عشق عین خیانت است چه طور ؟
. وقتی میگویی دلم میخواهد، ولی خیانت نمیکنم. در عین صداقت به عشق ،به خودت خیانت کرده ای
فرزندم ! تنها لحظاتی که در زندگی زناشویی واقعا صداقت داری وقتی است که ((دیوانه)) وار عاشقی ! همان اوایل. بعد از ان یا ادای صداقت را در می اوری یا فرصت خیانت نداشته ای
زنها اصولا عاشق مردانی میشوند که ازادی و بیقیدی خود را همیشه به رخ میکشند
در حالی که زن خواهان وابستگی مرد به خود است ، در ناخوداگاه خود همیشه مردی را ستایش میکند که به هیچ زنی وابسته نمیشود و او را (( مرد واقعی)) مینامد
وچیزی که باعث سردرگمی زن در عشق است این پارادوکس همیشگی است
وضعیت مرد هم چندان بهتر نیست . این جمله اشنا نیست :( زنی که به خیانت نکردنش اطمینان داشته باشم جزابیتی برایم ندارد) ؟
! اگر خواستید نظری بدهید به من فحش ندید به خدا اینها نظرات اونه*